بایگانی برچسب برای: نواب صفا
«هستی» یا «رؤیای هستی»
/در تازه ها«هستی» یا «رؤیای هستی» عنوان ترانه یا تصنیفی با صدای زنده یاد “غلامحسین بنان” است که با شعری از زنده نام “اسماعیل نواب صفا”
شیوه جالب تکنوازی مهدی خالدی
/در مقالاتیکی از نوازندگانِ صاحبسبک ویلون در تاریخ موسیقی ایرانی، استاد مهدی خالدی است. وی که از برترین آهنگسازانِ موسیقی ایرانی و از برجستهترین شاگردان استاد ابوالحسن صبا به شمار میرود، آثار بسیاری را ساخته که با صدای خوانندگانی چون استادان حسین قوامی و غلامحسین بنان اجرا شده است. روانشاد اسماعیل نواب صفا که با مهدی خالدی دوستی نزدیک داشته و ترانههای بسیاری را همچون «آمد نوبهار» برای آهنگهای خالدی سروده، درباره نوازندگیِ مهدی خالدی و شیوه ای که در تکنوازیهای خود داشته به نکته ای جالب اشاره کرده است:
«خالدی هر وقت تکنوازی داشت، غالباً غزلی از حافظ یا شاعران دیگر را انتخاب میکرد و آن را در مقابل خود، روی تریبونی که میکروفون بر روی آن جای داشت و جهتِ گویندگان رادیو ساخته شده بود، قرار میداد و با نگاهکردن به ابیاتِ آن غزل، شروع به نوازندگی میکرد و در این حالت، مثلِ این بود که خواننده ای را همراهی میکند [حالآنکه اجرا، بیکلام و بدون حضور خواننده بوده است]. این طرز تکنوازی را در هیچیک از تکنوازان ویلون ندیدهام و از آنجا که افاعیلِ عروضی با اَتانینِ موسیقی، یکی است، اهل فن میدانند که این ابداع چه کیفیتی به تکنوازی خالدی میداده است. در میان نوازندگان تار نیز، [لطفالله] مَجد با این طرز ساز میزد و با دلِ خود سخن میگفت»
شیوه جالب تکنوازی مهدی خالدی
/در مقالاتیکی از نوازندگانِ صاحبسبک ویلون در تاریخ موسیقی ایرانی، استاد مهدی خالدی است. وی که از برترین آهنگسازانِ موسیقی ایرانی و از برجستهترین شاگردان استاد ابوالحسن صبا به شمار میرود، آثار بسیاری را ساخته که با صدای خوانندگانی چون استادان حسین قوامی و غلامحسین بنان اجرا شده است. روانشاد اسماعیل نواب صفا که با مهدی خالدی دوستی نزدیک داشته و ترانههای بسیاری را همچون «آمد نوبهار» برای آهنگهای خالدی سروده، درباره نوازندگیِ مهدی خالدی و شیوه ای که در تکنوازیهای خود داشته به نکته ای جالب اشاره کرده است:
«خالدی هر وقت تکنوازی داشت، غالباً غزلی از حافظ یا شاعران دیگر را انتخاب میکرد و آن را در مقابل خود، روی تریبونی که میکروفون بر روی آن جای داشت و جهتِ گویندگان رادیو ساخته شده بود، قرار میداد و با نگاهکردن به ابیاتِ آن غزل، شروع به نوازندگی میکرد و در این حالت، مثلِ این بود که خواننده ای را همراهی میکند [حالآنکه اجرا، بیکلام و بدون حضور خواننده بوده است]. این طرز تکنوازی را در هیچیک از تکنوازان ویلون ندیدهام و از آنجا که افاعیلِ عروضی با اَتانینِ موسیقی، یکی است، اهل فن میدانند که این ابداع چه کیفیتی به تکنوازی خالدی میداده است. در میان نوازندگان تار نیز، [لطفالله] مَجد با این طرز ساز میزد و با دلِ خود سخن میگفت»
نواب صفا و خاطرات موسیقایی
/در مقالاتنواب صفا به مناسبتِ ترانهسراییاش با آهنگسازان و موسیقیدانان و خوانندگان گوناگونی نشست و برخاست یا رفاقت داشت. آنچه از این صمیمتها و با هم بودنها حاصل میشده، یکی همان آهنگهای ماندگاری به شمار میرود که ضبط شده و به یادگار مانده اما نتیجه دیگرِ آن با هم بودنها، خاطرهها و نکتههایی محسوب میشود که وی خود شاهدِ وقوع و بروزِ آنها بودهاست و هر یک ارزشی فراوان دارد.
ترانهسرایی و تصنیفگویی در موسیقی ایرانی در دوره ای به اوج شکوفایی خود میرسد که چند نامِ بزرگ مدام در کنار نامِ آهنگسازان و خوانندگان مینشیند. رحیم معینی کرمانشاهی، بیژن ترقی، رهی معیری، تورج نگهبان و اسماعیل نواب صفا از جمله ترانهگویانِ نامداری هستند که بسیاری از آهنگهای ماندگارشده در موسیقی ایرانی، کلامی را دارا است که اینان سرودهاند.
نکته مهمی که باید در نظر داشت، این است که این ترانهسرایان و دیگرانی مانند آنان، پیش از آنکه ترانهسرا باشند، شاعر بودهاند و به ظرایف و دقایق هنر شاعری و عالَم ادبیات بهتمامی آشنا و مسلط بودهاند و از دلایل توفیقشان در کار ترانهسرایی، یکی هم همین دانش و آگاهیشان در فنّ شاعری بوده است. اصلش طبیعی است که کارِ ترانهسرایانی که عروض، بدیع، بیان و تاریخ ادبیات میدانند و ذوق نیز دارند، تا چه حد متفاوت است با ترانهگویانی که تنها ذوق دارند و بس.
اما یکی از شاعران و ترانهسرایانِ نامداری که آهنگهای فراوانی را با شعرِ خود در خاطرِ علاقهمندان جاودان کرده، استاد اسماعیل نواب صفا است (۱۳۰۳ – ۱۳۸۴) که امروز، سالروز تولد او است. وی که زاده کرمانشاه است، برای آهنگسازانِ نامداری چون استادان علی تجویدی، مجید وفادار، حسین یاحقی، مرتضی محجوبی، پرویز یاحقی، روحالله خالقی، حبیبالله بدیعی، همایون خرّم، مهدی خالدی، عباس شاپوری، اسماعیل مهرتاش و جواد لشکری ترانه سروده است.
«هستی» یا «رؤیای هستی»
/در تازه ها«هستی» یا «رؤیای هستی» عنوان ترانه یا تصنیفی با صدای زنده یاد “غلامحسین بنان” است که با شعری از زنده نام “اسماعیل نواب صفا” و بر روی آهنگی از استاد “حسینعلی ملاح” اجرا شدهاست.
این ترانه که از آن با عناوین دیگری همچون «نغمه هستی» و «قصه پرملال» نیز یاد شدهاست، به خاطرِ آهنگ دلنشین و مضمونِ فلسفی شعر آن، یکی از شاخصترین و به یاد ماندنیترین آثار استاد “بنان” محسوب میشود. بنابه گفته زنده یاد “پری بنان”، همسر استاد “بنان”، این هنرمند در میان تصنیفهای متعددی که اجرا کرده بوده، به تصنیف «هستی» بیش از سایر تصنیفها و ترانههای خویش علاقه داشته و به خصوص در سالهای پایانی عمر خویش، بهطور دائم و مکرر به این ترانه خود گوش میدادهاست.
زنده یاد “اسماعیل نواب صفا”، شاعر ترانه «هستی»، در کتاب خاطراتش که با عنوان قصه شمع انتشار یافته، از ترانه «هستی» («رؤیای هستی») به عنوان یکی از بهترین و شاخصترین ترانههایی که در دوران ترانه سرائیش سروده نام برده و در مورد آن مینویسد:
روانشاد “ملاح” دو آهنگ ساختهاند که شعر هر دو از من میباشد، یکی: سرود پولاد است و دیگری آهنگی در بیات اصفهان، که با مدولاسیون یا پرده گردانی یا یه اصطلاح مرکب خوانی، به سه گاه رفته و دوباره در بیات اصفهان یا خانه اصفهان بازگشتهاند.
مقصود “نواب صفا” از سرود پولاد، به احتمال قوی همان سرودی است که به مناسبت افتتاح ذوب آهن (شرکت ملی فولاد ایران امروزی)، در اوایل دهه سی خورشیدی ساخته شد و توسط اندیشه که از خوانندگان مطرح آن روزگار بود، اجرا گردید.
“نواب صفا” همچنین دربارهٔ شعری که خود برای این ترانه ساختهاست، مینویسد:
این شعر دارای مضمونی فلسفی است که برای بار نخست چنین مضمونی بر روی آهنگ توسط من ساخته شدهاست و قسمتی از آغاز آن را نقل میکنم:
هستی چه بود، قصهٔ پر رنج و ملالی
کابوس پر از وحشتی، آشفته خیالی
ای هستی من و مستی تو، افسانهای غم افزا
کو فرصتی که تا لذتی بریم از شب وصالی
منابع
نواب صفا، اسماعیل (۱۳۷۷)، قصه شمع، تهران: البرز
صبور، دکتر داریوش (ویراستار) (۱۳۶۹)،
از نور تا نوا (یادنامه غلامحسین بنان، استاد آواز ایران)، تهران: دنیای کتاب و کتابفروشی تاریخ
«هستی» یا «رؤیای هستی»
/در تازه ها«هستی» یا «رؤیای هستی» عنوان ترانه یا تصنیفی با صدای زنده یاد “غلامحسین بنان” است که با شعری از زنده نام “اسماعیل نواب صفا” و بر روی آهنگی از استاد “حسینعلی ملاح” اجرا شدهاست.
این ترانه که از آن با عناوین دیگری همچون «نغمه هستی» و «قصه پرملال» نیز یاد شدهاست، به خاطرِ آهنگ دلنشین و مضمونِ فلسفی شعر آن، یکی از شاخصترین و به یاد ماندنیترین آثار استاد “بنان” محسوب میشود. بنابه گفته زنده یاد “پری بنان”، همسر استاد “بنان”، این هنرمند در میان تصنیفهای متعددی که اجرا کرده بوده، به تصنیف «هستی» بیش از سایر تصنیفها و ترانههای خویش علاقه داشته و به خصوص در سالهای پایانی عمر خویش، بهطور دائم و مکرر به این ترانه خود گوش میدادهاست.
زنده یاد “اسماعیل نواب صفا”، شاعر ترانه «هستی»، در کتاب خاطراتش که با عنوان قصه شمع انتشار یافته، از ترانه «هستی» («رؤیای هستی») به عنوان یکی از بهترین و شاخصترین ترانههایی که در دوران ترانه سرائیش سروده نام برده و در مورد آن مینویسد:
روانشاد “ملاح” دو آهنگ ساختهاند که شعر هر دو از من میباشد، یکی: سرود پولاد است و دیگری آهنگی در بیات اصفهان، که با مدولاسیون یا پرده گردانی یا یه اصطلاح مرکب خوانی، به سه گاه رفته و دوباره در بیات اصفهان یا خانه اصفهان بازگشتهاند.
مقصود “نواب صفا” از سرود پولاد، به احتمال قوی همان سرودی است که به مناسبت افتتاح ذوب آهن (شرکت ملی فولاد ایران امروزی)، در اوایل دهه سی خورشیدی ساخته شد و توسط اندیشه که از خوانندگان مطرح آن روزگار بود، اجرا گردید.
“نواب صفا” همچنین دربارهٔ شعری که خود برای این ترانه ساختهاست، مینویسد:
این شعر دارای مضمونی فلسفی است که برای بار نخست چنین مضمونی بر روی آهنگ توسط من ساخته شدهاست و قسمتی از آغاز آن را نقل میکنم:
هستی چه بود، قصهٔ پر رنج و ملالی
کابوس پر از وحشتی، آشفته خیالی
ای هستی من و مستی تو، افسانهای غم افزا
کو فرصتی که تا لذتی بریم از شب وصالی
منابع
نواب صفا، اسماعیل (۱۳۷۷)، قصه شمع، تهران: البرز
صبور، دکتر داریوش (ویراستار) (۱۳۶۹)،
از نور تا نوا (یادنامه غلامحسین بنان، استاد آواز ایران)، تهران: دنیای کتاب و کتابفروشی تاریخ
لینک های مفید
تازه ها / خبرها
تازه ها / مقالات
وب سایت رسمی زنده یاد نواب صفا
در ميان رفتگان و ماندگان نام بلند” اسماعيل نواب صفا” در آسمان فرهنگ و ادب پارسي چون ستاره اي فروزان است. سال ها است نغمه هاي خنياگران ترانه هاي دلنشين او در آسمان كشور عزيزمان گل افشاني مي كند و عطر كلام سحر انگيزش روح و جانمان را به عشق و معرفت صيقل مي دهد.